Thursday, 9 August 2012

18

حس راننده اتوبوسی را دارم میان یک ظهر داغ تابستان که هیچ دختر ترگلی جز برای پرسیدن آدرس به سمتش نمی رود...

1 comment:

  1. ظهر دم کرده ی تابستان.. هوا راکد و گرم ... حس ِ آسفالت داغ خیابون رو دارم که هیچ بشری را یارای جولان روی ِ آن نیست...

    ReplyDelete